ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
آری این شهر همان شهری است که ابوسفیان و فرزند نحسش 40 سال حکومت کردند و به خاطر دشمنی با اول مظلوم عالم حضرت علی علیهالسلام شهر پر بود از کینه و بغض. کینه و بغضی که قرار بود بر سر خارجیان از دین عقده وا کند.
سید بن طاوس در لهوف خود در مورد این واقعه مینویسد:وقتی مزدوران یزید اهل بیت را نزدیک شام آوردند، امّ کلثوم شمر را خواست. فرمود: مطلبی با تو دارم.گفت: آری فرمود: ما خویشان پیامبریم ... سپس حضرت فرمود: این آیه را خواندهای:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
«خداوند میخواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاکیزه گرداند»؟
کاروان اسرای اهل بیت(علیهم السلام) روز اول صفر به شام رسیدند و بعد از گذراندن ایشان از بازار و از بین مردم بالاخره به مجلس یزید رسیدند و اهل بیت(علیهم السلام) را در حالى که دست مردها به گردنشان بسته شده بود و همه اسیران نیز به دست یکدیگر زنجیر شده بودند وارد مجلس یزید نمودند.
یزید در قصر خود نشسته بود و ورود سرهاى مقدس و کاروان اهل بیت را مشاهده مىکرد و این اشعار را زمزمه مىکرد:
آن قافلهها پدیدار شدند و آن آفتابها بر بلندیهاى جیرون تابیدند؛ کلاغ فریادى کشید. گفتم که: فریاد بزنى یا نزنى، من از بدهکار خود طلب خود را گرفتم.
پس از وارد نمودن اسیران به مجلس یزید، ایشان را در مقابل او نگه داشتند، امام سجاد (علیهالسلام) به یزید فرمود: اگر رسول خدا(صلى الله علیه و آله)ما را در این حالت ببیند گمان میکنی با تو چه خواهد کرد؟
و فاطمه دختر امام حسین(علیهالسلام) فریاد زد: اى یزید! آیا دختران رسول خدا(صلى الله علیه و آله) باید اینگونه به اسارت گرفته شوند؟
اهل مجلس با شنیدن این جمله از دختر امام حسین(علیهالسلام) به گریه افتادند، به گونهاى که صداى گریه ایشان شنیده مىشد.
یزید چون وضعیت را بدین صورت دید ناچار دستور داد دستهاى امام چهارم را باز کنند.
در این هنگام سر مبارک امام حسین(علیهالسلام) را در حالى که شستشو داده و محاسن مبارک حضرت را شانه زده بودند، در تشتى از طلا قرار داده و در مقابل یزید گذاردند، و یزید با چوبى که در دست داشت بر داندانهاى مبارک امام مى زد.
یزید گفت: سرهایى را شکافتیم که عزیز بودند، و آنها آزار دهندهتر و ستمکارتر بودند.
ابو برزه اسلمى گفت: اى یزید! واى بر تو! بر دندانهاى حسین پسر فاطمه چوب مىزنى در حالى که من شاهد بودم که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) همین لبها و دندانها را مىبوسید و به حسن و حسین(علیهماالسلام) مىفرمود: شما دو سید جوانان اهل بهشتید، خداوند قاتل شما را نابود کند و او را مورد لعنت خود قرار دهد و دوزخ را براى او آماده سازد!
یزید با شنیدن این جملات خشمگین شد و دستور داد او را از مجلس بیرون کردند.
یزید همانگونه که با چوب بر لب و دهان مبارک امام حسین(علیهالسلام) مىزد، رو به سر مبارک کرده فرمود: اى حسین! نواختن مرا چگونه دیدى؟!
سپس یزید آب جو طلب کرد و از آن مىنوشید و به یاران خود مىداد و مىگفت: این شرابى است مبارک و از برکت آن این است که اولین بارى که ما از آن مىنوشیم سر دشمن ما (حسین) بر سر سفره ماست، و سفره طعام ما به همین خاطر گسترده است و با خیالى راحت و مطمئن غذا مىخوریم و شراب مىنوشیم.
سکینه(علیهاالسلام) مىفرماید: به خدا سوگند من از یزید کافرتر، ستمکارتر و سنگدلتر ندیده ام!
زینبو کوچه و بازار کجا؟
زینب و مجلس اغیار کجا؟
زینب و تشت و سر یار کجا؟
سلام؛
وبلاگم رو بروز کردم.[گل] منتظر حضورتون هستم ؛ یا علی مدد ؛ خدانگهدار [لبخند]
--
شبها، پرندههایش میروند؛
روزها، ستارههایش؛
ببین، آسمان هم که باشی؛
باز تنهایی …
--
بروزمـــــــــــ[خونسرد][رضایت][گل]
بروزمـــــ[خونسرد][رضایت][گل]
--
بروزمـــــــــــ[خونسرد][رضایت][گل]
بروزمـــــ[خونسرد][رضایت][گل]
ماه من ، غم و اندوه اگر هم روزی ، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود:که خدا هست هنوز پس دگر غصه چرا[گل][لبخند]
سلام ...... سلام...
وبلاگم رو بروز کردم..............................
باعنوان : سرانجام عشق خیابونی !/تصویری
منتظرت حتما هستمـــــــــــــ ... بیا و ببین و نظرتون رو بزارید.............. با تشکر.......
منتظرتونم یاعلی مدددددددد خدانگهدار
[لبخند][لبخند][لبخند][لبخند]
بروزمـــــــــــــــــ
بروزمــــــــــــــــــــــ - بروزمــــــــــــــ
سلام
با احترام دعوتید به غزل
زیر سایه مولا
یا علی
السلام علی قلب زینب الصبور
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد.....
چشم حرامی با حرم رو به رو شد.......
امان!!!
موفق باشید
سلام.
بــــــــــــــــــروزم...[لبخند][گل]