.

.

سنگر فرهنگی جوانان « فاریاب » دیار فضیلت ها
.

.

سنگر فرهنگی جوانان « فاریاب » دیار فضیلت ها

چقدر احمقانه است ...

و چقدر احمقانه است حرف آنانی که می گویند پوشیدن چادر سخت است

اما...

.

.

.


اما من چادرم را دوست دارم و عشق میورزم ....

حجاب داشتن عشق میخواهد ...


جشنواره فیلم فجر یا نمایشگاه مد و فشن ها ...

در این جشنواره فجر که سنبل انقلاب و اسلام اصیل است شاهد هنرمندانی هستیم که چوب حراج به آرمان های ملت گذاشته اند و قصد خودنمایی به شیوه فستیوال های فشن خارجی دارند و حجاب را مایه ی شرمساری و امی بودن خود می دانند. همان جشنواره ای که زنان خارجی برای حضور در آن، به احترام انقلاب با حجاب وارد می شوند ولی زنان هنرمند ما .....


بازیگران خارجی



     این هم تصاویر بازیگران ایرانی  (البته قبل از انتشار این تصاویر از همه ی دوستان عذر میخوام اما چاره ای دیگر ندیدم برای نشان دادن رسوخ بی فرهنگی درمیان به اصطلاح فرهنگ سازان جامعه )                                                               




گالری عکس های جدید بهنوش بختیاری


به راستی کجای این جشنواره فرهنگی است ؟؟؟؟؟؟؟

یا آقایان مسول آیا پاسخ کسانی که آمدند و انقلاب کردند و داغ جوان دیدند را اینطور باید داد ... ؟

تاکی باید صبر کرد ...


بی حیایی از این بالاتر برای مسولین این جشنواره (که برای ملت انقلابی ایران این صحنه ها غمواره هست نه جشنواره ) این که سیمرغ ها به را به چه کسانی دادند ؟؟؟


هیئت داوران جشنواره، در مراسمی که نسخه برداری کاملی از شیوه اجرای جایزه اسکار بود، سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به یک زن جنجال ساز و ضد انقلاب داد؛ پگاه آهنگرانی.

جایزه

مابقی در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

دلم می خواهد دختران با حجاب را بادستان خود خفه کنم



سفرهای مشهد مقدسی که من برای بچه های دانشگاه تدارک می دیدم غالبا با استقبال پسران و دختران مذهبی روبرو می شد ولی این بار نمی دانم چرا اینگونه امام رضا بین این همه بچه ها صف اول نماز جماعتی ،این افراد به ظاهر غیر مذهبی و مثلا بی حجاب را طلب کرده بود!

بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود از میان اتوبوسی که ما با آنها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند.

لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم.نمی دانستم با این همه بی حجاب و ... چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آنها که خیلی شیطنت داشتند ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شدم.


ادامه مطلب ...

سخنی با برادرانم ...

برادرم ، من در این گرمای تابستان چادر سر میکنم ، سخت است ولی تنها 3 ماه است ، چادر آزادی حرکت و دستانم را می گیرد ، سخت است ولی نه زیاد،

چادر سر کردن مسئولیت می آورد و انتظار ، ولی تمام اینها سخت تر از کار تو نیست ، سخت تر از کار تو نیست که باید در تمام طول سال سر به زیر راه بروی و از میان شیاطین متحرک کوچه ها و خیابان ها، از میان بانوانی که نتوانسته اند خودنماییشان را کنترل کنند ، سالم رد شوی ،

از تو سخت تر نیست که همیشه باید مراقب خودت باشی وقتی می خواهی بیرون بروی یا فیلمی ببینی یا به اینترنت وصل شوی ، زیرا شیاطین برایت کمین کرده اند . از تو سخت تر نیست که در این هجوم بی مهابای وسوسه های دلفریب و پلیدی های نا جوانمردانه باید پاک باقی بمانی.

و خداوند مرد را قوی آفرید زیرا وظیفه ات بسی سنگین تر است و اگر در این آزمون ها پیروز شدی ،مردی خدایی میشوی!

بالآخره چادری شدم...چادرم هدیه ای برای مولایم مهدی


به نقل از وبلاگ s-bayat.blogfa.com  :



سلام دوستای عزیزم. امروز یه روز خاصی بود برام .چرا؟

 یادمه دبیرستانی بودم اون همه در قید حجاب اینا نبودم نه اینکه بی حجاب بودم برام معنی نداشت .رفتم پیش دانشگاهی عاشق دبیر ادبیاتم شدم  چون حس کردم حجابو دوس دارن  هد زدم  تا ترم 3 دانشگاهم همیشه هد داشتم هیچوقت اجازه ندادم حتی یه شاخه موم بیرون باشه ولی چون این حجاب با احساس به یه موجود خاکی شروع شده بود بازم رفت.... وقتی رفتم مشهد به امام رضام قول دادم دختر خوبی باشم از اون موقع بازم حجابم کامله ... از تیرماه فقط دغدغه اینو داشتم که چادری شم با پریسا دوستم هم مشورت کردم اونم با اینکه چادری نیس ولی تشویقم کرد...من موندمو با کلی فکر که خدا تو زمستون چیکار کنم سختم میشه ..خدا تابستونا گرمم میشه ....البته نا گفته نمونه خیلی برخوردای بدی از برخی چادری ها دیده بودم که فک میکردن خودشون فرشته اند وبقیه جنی یا بچه شیطونی چیزی نگاه تحقیر امیزی داشتند بطوری که از چادر زده شده بودم ولی مگه همه چادری ها بدن نه ....یا مثلا همه مانتویی ها بدن نه...خلاصه میدونین به چی فک کردم...

من با کلی خطا دل اماممو شکوندم واسه زخمهایی که خودم به دل مبارک اقا زدم باید یه مرحمی جور کنم ... خوب حجاب داشتن که واجبه باید یه کاری  کنم که واسه خودم خیلی سخت باشه 

 

تصمیم گرفتم چادری شم با اینکه واقعا سختمه 

 چادرم هدیه ای برای مولایم مهدی

 اقا جان قبول کن این تحفه را ازمن وبرام دعا کن تا اخر همراهم حفظش کنم...

 


من با مطالعه چادر رو انتخاب کردم نه احساس تنها ؛  من نفع این حجاب رو دیدم و با جانم اونو پذیرفتم .

تحمیل کردن حجاب نتیجه ی بدی میده .آخرش میشه یه دختر چادری که فقط از خونه در اومدنی چادر داره سر کوچه چادر میره تو کیفش و میشه وسط خیابان ارایش کردن چیزی که خیلی دیده شده...

باید به دخترا بچشونیم شیرینی حجاب داشتن رو ... شرینی محفوظ موندن از چشم نامحرم رو ...